سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وقتی هرتزل و ابومازن فیلم پیانیست را می بینند!

من در گوشه ای از سالن انتظار هتل (لابی هتل!!) نشسته بودم . از دور دو نفر نزدیک می شدند . دو نفر با موهایش ژولیده و آشفته، صورتهایی چنگ خورده، چشمانی گریان و ورم کرده، صورتهای زرد و لباسهایی به همریخته و نا منظم … فضا نشان از آوردن خبر تاسف آوری می داشت. به نظر می رسید فاجعه ای بس عظیم رخ داده است و من در خواب بوده ام … نزدیکتر که آمدند گویا چهره هایشان را می شناختم … آری خودشان بودند : تئودر هرتزل(?) و محمود عباس(?) (مشهور به ابومازن) . بعد از شناختنشان بر شگفتی ام افزود شد . چه شده است؟ این دو با هم؟ با این سر و وضع ، اینجا؟ چرا صحبت نمی کنند؟
من پرسیدم : چه شده است؟ چرا این وضعی هستید؟ چرا گریه می کنید؟
اما مگر گریه امانشان می داد… چنان از ته دل گریه و فغان می کردند که اگر کس دیگری آن اطراف می بود حتما با گریه او من غرق می شدم!

بعد از یک ربع که به همان منوال گذشت آخر سر تئودر زبان گشود:«صبحی من و محمود طبق معمول رفته بودیم سینما! فیلمی را به ما معرفی کرده بودند که علاوه بر تازه بودن خیلی هم تعریفش را می کردند . کلی جایزه اسکار برده است. ما هم رفتیم دیدن فیلم“پیانیست”! فیلم غریبی بود و بس عجیب ! خدا سازندگان، هنرپیشگان، کارگردانان و تمامی دست اندرکاران این فیلم را با ”موسی و سلیمان” محشور کند. عجب فیلم تاثیر گذاری ساخته بودند . این فیلم رو دیدی؟ الان داریم از سینما می آییم …»
- آره من دیدم …
محمود عباس : « فیلم واقعا مستند و تاثیر گذاری بود . من که دیگه کاملا به مظلومیت یهود معتقد شدم …»
هرتزل با گریه : « یعنی واقعا این بلاها را در جنگ جهانی سر نوادگان من آورده اند ؟ نوادگان گرانقدر عزیزم این همه رنج و عذاب کشیده اند ؟ خدا کاش دو چشم ابومازن را کور می کرد و من این روزگارها را برای قوم برگزیده خداوند نمی دیدم ! از همان ابتدا نیز قوم یهود مظلوم بوده است . همیشه مورد ستم بوده است … دیدی ابو مازن چه بر سر قوم مظلوم من آوردند … » و با صدای بلند مشغول گریه شد.
ابو مازن هم با بغض می گفت : «تئودر من توبه میکنم از تمام کارهایی که در این مدت علیه صهیونیزم انجام دادم(
?)
قول میدهم از این به بعد مانند گذشته در راستای تحقق آرمان اسرائیل بزرگ – سرزمین نیل تا فرات – تلاش کنم . و میثاق خود را همینجا و در حضور این عجم (یعنی من) با خون در حضور تو ای هرتزل کبیر امضا میکنم !! خدا ما را هدایت کند .»
هرتزل : «ممنون ابومازن ! درست است تو غیریهودی هستی و از خوک کثیف تری ولی واقعا از آن خوک های نجیبی هستی ! باید به شارون و برو بچ توصیه کنم یه چند تا مانند تو در مسند های قدرت در جهان بگذارند ! اما تو ای ایرانی بگو تو چه خواهی کرد ؟»
من مانده بودم که چه بگویم که ناگهان جمعی عظیم وارد سالن شدند . عده ای ایرانی بودند که چند نفری به عنوان رهبر پیشاپیش آنان شعار گویان به سمت ما حرکت می کردند . برخی از شعارهایشان این بود : «ای شارون قهرمان ، حمایتت می کنیم » ، «تا ایران اسرائیلی ، یک یا هرتزل دیگر … » ، « شارون هرتزل دیگر است جنایتش رحمت ایزد است » و …
یکی شان آمد جلو و از روی کاغذ شروع به خواندن مطلبی کرد :
«با درود بر هرتزل کبیر و اعلام همبستگی به آرمان حکومت جهانی یهود،
ما روشنفکران قوم ایران که پیامبران مدرنیته رسالت هدایت این ایرانیان در جهالت را بر دوش ما گذاشته اند ، اعلام می داریم که این حق مسلم یهود مظلوم است که به خاطر قتل و عامی که آلمانی های نازی از این قوم شریف به عمل آورد ، نسل مردمان عرب و تروریست را ریشه کن کرده و رویای نیل تا فرات را به حقیقت تبدیل نمایند ! این جزء حقوق هر بشری است که کشور داشته باشد لذا باید این “ملت بی سرزمین” –مراد قوم یهود است- را در “سرزمین بی ملت” - مراد فلسطین است- اسکان داد و در همین جا به جای مردم ایران قول می دهیم نه تنها برای تحقق این رویا تلاش خواهیم کرد بلکه تمام خاک ایران را نیز به عنوان تحفه ای تقدیم شما برگزیده شدگانان “یهو” (
?) می کنیم . و از گذشته خود –از ????
تا حالا - برای یاری نرساندن به شما قوم مظلوم توبه کرده و معذرت می خواهیم !
به امید قبول این تحفه نا قابل توسط رهبران فرزانه صهیونیسم بین الملل
روشنفکران همیشه پا در رکاب »
و در این هنگام بود که مادرم مرا از خواب بیدار کرد و گفت : چی شده پسرم کابوس می دیدی ؟
و من مبهوت این توهماتی که دیدم نمی دانستم چه بگویم …

پا ورقی:
هرتزل در اواخر قرن
?? با نوشتن کتاب “دولت یهودی” و تشکیل اولین کنگره صهیونیسم ، به عنوان بنیانگذار کبیر صهیونیزم شناخته می شود .
محمود عباس ، رئیس فعلی تشکیلات خودگردان است (همان پلیس عرب در خدمت یهود)
لازم به یاد آوری است که این جمله یک شوخی بود . چرا که ابومازن تا حالا هیچ کاری بدون اذن دولت یهود و به ضرر آنها انجام نداده است.
مراد از یهو همان خدا است . در تورات از خدا به این نام یاد می شود.

                   منبع:وبلاگ ایلیا

 


نوشته شده در  پنج شنبه 86/2/20ساعت  5:56 صبح  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سواد رسانه ای درحوزه:تحلیل و برررسی شبکه های اجتماعی و موبایل
معرفی تفصیلی کتاب «اسطوره های صهیونیستی در سینما»
نقد وبررسی چند فیلم ایرانی جدید توسط سعید مستغاثی
نقد وبررسی ابعادشخصیت مرد درسینمای ایران/بررسی\تسویه حساب\
نقد و بررسی انیمیشن ظهور نگهبانان/ rise of guardian
مروری بر فیلم های بازگوکننده جنایات صهیونیسم غاصب درفلسطین اشغال
حقیقتاچرارسانه های آمریکایی نسبت به ایران،اینقدر کینه جو هستند؟!
هالیوودوبازنمایی محرف تاریخ واندیشمندان ایرانی-نقدفیلم پزشک
بررسی سینمای اسراییل[غاصب]:شرق،غرب وسیاست بازنمایی
آشنایی با الکس جونز اندیشمند و منتقد ومستندساز آمریکایی...
[عناوین آرشیوشده]